اي آبروي عالم و آدم ظهور كن از پشت آن حجاب نهاني عبور كن
ما را دگر بس است فراق تو اي نگار یکبار ترك باديه و كوه طور كن
بينا نماي ديده ي اهل دلان خویش چشم حسود تيره دلان كور كور كن
بشتاب سوی منزل موعود هر چه زود وآن لحظه ديدگان جهان پر ز نور كن
دل از فراق روی تو مملّو ز غم بود غمهای دل بریز به جایش سرور كن
ما را هوس ز باده ي دستان گرم توست پيمانه را تو پر ز شراب طهور كن
خواهي وصال يار هم اکنون (ضيا) اگر از دل تو عشق غير نگارت به دوركن
نمایش این کد فقط در ادامه مطلب
بازدید : 163
تاریخ : سه شنبه 02 شهریور 1395 زمان : 17:33 |
نظرات (0)