تابه كي ياراتوما را بيخبرخواهي گذاشت ديده گان منتظر را بي ثمر خواهي گذاشت
انتظار ما به پايان مي رسد روزی، ولي تا دم اخر تو ما را خون جگر خواهي گذاشت
مابه ديدار تو مشتاقيم هر شب تا سحر لیک، ما را باز تنها با سحر خواهي گذاشت
آخر از چشم انتظاري كور گردد ديده ها پا به روي ديده ما كي دگر خواهي گذاشت
ما كه مي دانيم با ما،يا كه بي ما اي نگار عاقبت دستار پيغمبر به سر خواهي گذاشت
باورت کردیم ما لیکن اگرگردي عيان بر دل ناباوران آنگه اثر خواهي گذاشت
چون نيايي از پس پرده غروب جمعه اي عاشقان را باز با چشمان تر خواهي گذاشت
جمعه اي گربگذردتا جمعه اي ديگررسد جمله مشتقان خوددرشور وشرخواهي گذاشت
باش هر دم منتظر، از بهر يارت اي(ضيا) چونكه بي ياري چنين پادرخطرخواهي گذاشت
نمایش این کد فقط در ادامه مطلب
بازدید : 151
تاریخ : دوشنبه 08 شهریور 1395 زمان : 12:47 |
نظرات (0)