عالم همه حادث و قدیم است خـدا
آدم همه ناقص و سلیم است خدا
باشد همه جا ز اوی و او در همه جا
هر جا که نگه کنی مقیم است خدا
شکر و سپاس خدایی را که در وجود آدمی نعمت تعقّل و تأمل قرار داد تا به وسیله آن بتواند در ژرفای اندیشه خود غوّاصی کند و در دریای بیکران معانی، صدف کلمات را شکافته و بهترین ها را از دل آن استخراج و در جهان علم و دانش به معرض نمایش بگذارد. و باز خدای را سپاس که به این بنده حقیر و ناچیز هم از سر لطف و کرم خویش نظری نمود تا بتواند به اندازه درک خود مطالبی را از دریای بیکران دانش با توسل به اهل البیت (علیهم السلام) مجموعه ای از غزلیات ،قصاید، مثنویات، رباعيات، سروده های مذهبی و اشعاری عامیانه را سروده و چندی از آن را تحت عنوان (یاری دگر بجز تو ندارم هنوز هم) به دوستداران شعر و ادب تقدیم نماید. باشد که ان شاءالله مورد توجه حضرت حق و ائمه معصومین (ع) قرار گیرد.
آن دم که بر این سرای ظاهر گشتم
در بحر علوم و فن نه ماهر گشتم
هر روز به هر شاخه تلف شد عـمرم
این گونه که این دو روزه شاعر گشتم