تو خواهي دعايت شود مستجاب ببايد كه برداري از دل حجاب
نما قلب و جانت چو آيينه صاف در آنگه دهندت بهايي گزاف
مروري نما بر گناهان خويش چوبيني كه بارت فزون ست وبيش
پشيمان ز كردار خود شو چنان كه احساس پاكي نمايي ازآن
سپس با تضرع به قلب و زبان بخواه هرچه خواهي از آن آستان
نباشد كسي برتر از كردگار كه گه كافري را كند رستگار
نبايد كه باشي ز او نا اميد كه دست تهي بر نگردد عبيد
تو آن تشنه اي باش اندر دعا كه دنبال آبست و خشكيده نا
چو آبي ز سقا نمايي طلب دهد آب ، ورنه شوي در عجب
مگر خفته باشي و در خواب، لب همي گويد آبي به هزيان تب
در آنكه ندارد سوالت جواب مگر آنكه بيدار گردي ز خواب
هميشه بر آن در تو بيدار باش نيازت ستاني خبر دار باش
صلاحت اگر بر ندادن بود مكن شكوه بيهوده گفتن بود
مران سر زطاعت مزن زخم ونيش خدا اگه است بر تو بهتر ز خويش
نمایش این کد فقط در ادامه مطلب
بازدید : 295
تاریخ : یکشنبه 07 شهریور 1395 زمان : 17:11 |
نظرات (0)